ثبتنام بیش از ۵ میلیون نفر برای خرید حدود ۷۶ هزار دستگاه خودرو در سامانه یکپارچه تخصیص خودرو بهدلیل آن است که متاسفانه در بازار رقابتی وجود ندارد. این درحالی است که خودرویی نیز وارد نمیشود و مشتری تنها یک حق انتخاب دارد و بهناچار، همه بهسمت تنها گزینه موجود حرکت میکنند. از طرفی بالانس نبودن عرضه و تقاضا در بازار خودرو سبب میشود بسیاری از مشتریان برای ثبتنام خودرو هجوم بیاورند.
این روزها بازارهای مالی و موازی مثل بورس و رمز ارزها نیز وضعیت خوبی ندارند و کسانی که نمیخواهند سرمایههایشان را وارد کارهای تولیدی و کشاورزی کنند و تنها بهفکر کسب سود یا حداقل حفظ ارزش پولشان هستند، بههر ریسمانی چنگ میزنند که دچار ضرر و زیان نشوند. بنابراین این افراد هم در این سامانه ثبتنام میکنند و بهنظر من اگر حتی تا ۲۰ میلیون نفر هم برای ثبتنام خودرو اقدام کنند با توجه بهاین شرایط چیز عجیبی نیست. اما سوال است که آیا در دهه ۷۰ شمسی که دوران شکوفایی خودروسازان داخلی بود هم سامانه فروش خودرو وجود داشت؟
یعنی الان این سامانه اینقدر ضرورت و اهمیت دارد؟ این درحالی است که اکنون در ژاپن و بسیاری از کشورهای دیگر خودرو لندکروز اتاق ۳۰۰ درحال پیشفروش است؛ آن هم با موعد تحویل چندسال بعد.
این اتفاق درکشور انگلستان نیز برای خودرو رنجروور رخ میدهد. دلیلش هم هجوم متقاضیان برای خرید یک خودرو خاص است. اما آیا تویوتا برای تحویل خودرو کرولا یا وانت هایلوکس هم صف ایجاد کرده است؟ این درحالی است که تویوتا با مشکلات زیادی همچون کمبود تراشههای خاص مواجه است و این موضوع بهاضافه صف متقاضیان برای خرید برخی خودروها سبب میشود تحویل این خودروها زمانبر باشد
. در بحث تولید خودرو داخلی هدفی حدود یکمیلیون و ۵۰۰ تا یکمیلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو در نظر گرفته شده است که تازه آن هم مشخص نیست بهطور کامل محقق شود. بنابراین دراینجا این سوال مطرح میشود که بحث سامانه و ثبتنام برای خودرو چهدردی را میتواند درمان کند و آیا بحث شفافسازی مطرح بوده است؟
اگر قبلا در زمینه ثبتنام خودرو توسط خودروسازان با تخلفاتی مواجه بودهایم، راهش این نیست که یک سامانه دیگر برای این کار در نظر گرفته شود که تازه آن هم باز مشکل دارد! بهعنوان مثال کند است، خراب میشود و ... حتی چندی پیش وزارت صمت بهشرکت متولی این طرح اخطار داد که باید بهروزرسانیهایی انجام دهد و تعداد سرورهایش را بیشتر کند. بنابراین اینجا هم ضعف وجود دارد و اصلا چهنیازی بود که این سامانه راهاندازی شود؟ آیا مشکل صنعتخودرو ما بود و نبود این سامانههاست یا عدم وجود مدیریت و یکپارچگی در تولید، فروش و خدمات پس از فروش خودروها؟ باید دید در زنجیره ارزش از تولید تا فروش و ارائه خدمات، اشکال کار کجاست و اگر مشکلات بهدرستی تشخیص داده شود و برطرف شود، دیگر مساله سامانه بههیچعنوان مطرح نخواهد بود. سامانه فروش خودرو تنها بخشی از بازاریابی و فروش زنجیره ارزش است، نهتمام آن!
از طرفی هنوز تکلیف بحث واردات خودرو مشخص نیست و در این زمینه نه در آن هنگام که اجازه واردات صادر شد از کارشناسان این حوزه مشورت گرفته شد، نه وقتی جلوی واردات گرفته شد و نه الان که دوباره بحث آزاد شدن واردات مطرح است. متاسفانه در این زمینه هیچگاه کارگروهی از کاربلدها تشکیل نشده تا با آنها مشورت شود و ما فعالان این حوزه هم واقعا نمیدانیم قرار است چهاتفاقی بیفتد.
اخیرا برخی مقامهای دولتی اعلام کردهاند بهای خودرو پایین میآید. اما باید دانست قیمت خودروهای وارداتی و تولیدی را سهعامل اصلی و مهم تعیین میکند. قیمت خرید از کارخانه، نرخ ارز و تعرفه تولید یا واردات. اگر منتظر ارزان شدن خودرو هستیم باید یکی از این سه مولفه کاهش یابد.
چیزی که تاکنون رخ نداده است. باز هم تکرار میکنم اگر واردات خودرو در سگمنتهای بالاتر که امکان تولید داخلیشان وجود ندارد آزاد شود، با متعادل شدن قیمت خودروهای بالادستی، حباب قیمتی خودروهای پاییندست هم از بین میرود. اما هرچه قیمت خودروهای بالادستی بهخاطر عدمواردات بالا برود، بهای خودروهای پاییندستی نیز بهبهانه ارزبری و هزینههای تولید و بهصرفه نبودن تولید و ... بالا میرود.
خودروهای چینی خوب و بهنسبت با کیفیت هم که اخیرا بهبازار اضافه شدهاند هنوز نتوانستهاند جایگاه خودشان را پیدا کنند. برخی خودروهای چینی میتوانند در بازار خودروهای پریمیوم کشور حضور پیدا کنند و مخاطبان خوبی هم داشته باشند. البته بهشرطی که وقتی وارد بازار کشور شدند با قیمتهای عجیب و غریب مثلا ۳ میلیاردتومانی عرضه نشوند.
در این حالت خریدار بهدنبال خرید خودرو از برندهای معتبر و معروف، با سال ساخت قدیمیتر میرود. اگر نخواهیم از بحث اصلی دور شویم درمجموع میتوان گفت اگر قرار است سامانهای برای فروش خودرو وجود داشته باشد، باید تنها هدف آن شفافسازی برای خریدار خودرو باشد و اینکه روی تعداد زیاد ثبتنامکنندهها مانور داده شود، نکته مثبتی نیست. چراکه این سامانه شبیه یک قیف است که ورودی زیادی دارد، اما خروجی آن اندک و مشخص است. درنهایت لازم است بهزنجیره ارزش توجه ویژهای شود.
متاسفانه ما در برخی امور یکسانسازی نداریم. این زنجیره از خرید خودرو با خرید قطعات خودرو شروع میشود و تا کارهای عملیاتی، تجاریسازی، بازاریابی و فروش و درنهایت خدمات پس از فروش امتداد پیدا میکند. آیا تمام اجزای این زنجیره کارشان را بهخوبی انجام میدهند که فقط نگران سامانه فروش خودرو هستیم؟ ما هنوز در بخش خرید و تامین یا تولید قطعات و همچنین خدمات پس از فروش تا رسیدن بهاستانداردهای جهانی راه زیادی در پیش داریم.